درست چند روز قبل از شروع ماه رمضان به جلسهای با حضور عوامل «ماه عسل» دعوت شدم. در این جلسه یکی از استادان جامعهشناسی، یک مددکار اجتماعی و 3-2 نفر از اصحاب رسانه حضور داشتند و من هم به عنوان کارشناس خانواده و روانپزشک حضور داشتم تا به این برنامه کمک کنیم تغییرات مثبتی داشته باشد.
یکی از نکاتی که در این زمینه مطرح شد، مساله جذابیت بود و اینکه اگر سوژهها، معمولی و فقط برای آموزش انتخاب شوند، از جذابیت برنامه کم میشود و وقتی سوژهها بسیار جذاب باشند، بار غافلگیری و جذابیت بیشتر و بار آموزشی کمتر میشود.
به همین دلیل نظرم این بود که «ماه عسل» رویه همیشگی خود را ادامه دهد چون نمیتوان یکیدو ماه مانده تا شروع ماه رمضان، تغییر زیادی در برنامه ایجاد کرد و تاکید داشتم که به دلیل نفوذ زیادی که برنامه در میان مردم دارد، باید دستاندرکاران آن بسیار مراقب باشند چیزی را به اشتباه به مردم القا نکنند و آدرس اشتباه ندهند اما متاسفانه در یکی از همان برنامههای اول «ماه عسل» امسال با دعوت از میهمانی که برای اثبات عشق و رسیدن به معشوقش روشی نادرست و غیرمنطقی در پیش گرفته بود، اشتباهها و انتقادها شروع شد.
درست است که عیب و ایرادهای کوچک در تمام برنامهها وجود دارد ولی ایرادهایی که باعث شروع موجی از اعتراض و انتقاد به برنامه ماه عسل شد، چندان کوچک نبود. با این حال، علت این همه انتقاد و هتاکی و فحاشی و جوکسازی درباره برنامهای که قرار است بعد معنوی پررنگی داشته باشد را نمیفهمم. معمولا اطراف ستارهها دو گروه افراد وجود دارد؛ موافقان یا مخالفان، یعنی عدهای آنها را تقدیس و عدهای تکفیرشان میکنند و احسان علیخانی در حال حاضر یک ستاره تلویزیونی است و بدترین راه تخریب یک ستاره هم بد تعریف کردن از او است.
این بلایی است که بر سر این مجری جوان هم آمده؛ آنقدر از او تعریف شده که دیگر کمتر برای بهتر شدن قدم برمیدارد و همانقدر که از منتقدان بیرحم و غیرمنطقیاش صدمه میبیند، از طرفداران متعصبش هم در حال ضربه خوردن است. احسان علیخانی یک انسان است با نقاط ضعف و قوت و برنامهای را روی آنتن میبرد که حالا دیگر تا حدودی تکراری شده و زیر ذرهبین نگاه میلیونها نفر قرار دارد که ظاهرا بسیاری از آنها به دنبال اشکالهای آن میگردند و بعضی نیز شاید به دنبال تخریب او هستند.
اینها را نه تنها خود علیخانی، که بیشتر افراد میدانند. از طرفی، یک ستاره تلویزیونی در کشور ما که صدا و سیمایش دولتی است و اجازه نمیدهد چهرهها از حدی فراتر روند، باید به شدت مراقب کردار و گفتارش باشد و خوب بداند که چه میکند. برای این کار باید یک تیم قوی با او همکاری و همراهی داشته باشند. به نظرم ضعف امسال برنامه «ماه عسل»، در قیاس با «ماه عسل»های گذشته، از همان تیتراژ پایانیاش پیداست. من معتقدم برنامهای با این برد و نفوذ باید یک گروه قوی برای اداره امور و به ویژه سوژهیابی داشته باشد.
شاید یکی از مشکلات امسال برنامه این باشد که علیخانی قدر جایگاه خود را به عنوان یک ستاره ندانسته و باوجود میزان نفوذی که دارد، به دنبال تشکیل یک اتاق فکر قوی و منسجم نبوده تا بتواند جایگاهش را حفظ کند یا ارتقا دهد. جلسهای هم که من در آن شرکت داشتم، فقط یک بار برگزار شد و گویا تاثیر آن آنقدر نبود که بتواند از بروز مشکلات و اشتباههای بعدی پیشگیری کند.
من معتقدم که اگر گروهی مانند گروه برنامه نود میتوانستند از ماه عسل پشتیابی کنند، امسال این بهانهها به دست منتقدان بیرحمی که از هیچ اقدامی برای تخریب این برنامه و مجری فروگذار نکردهاند، نمیافتاد. از سوی دیگر، طرفداران این برنامه و این مجری نیز به شدت نکتههای مثبت را بزرگنمایی میکنند. شاید به همین دلیل هم باشد که احسان علیخانی در ابتدای هر برنامه درباره قسمتهای قبلی توضیح میدهد و انتهای برنامه، درباره آنچه در همان قسمت اتفاق افتاده است.
این توضیحها یعنی اینکه او میداند زیر ذرهبین است اما علت اینکه تلاشی برای رفع اشکالهای کارش نمیکند، از نظر من، معلوم نیست. من معتقدم موضوع مهمتر از گریهدار بودن و تکراری شدن سوژهها، دمدستی بودن برخی از اجزای برنامه و فقدان کار گروهی منسجم در برنامهسازی است که باعث شده گافهایی به وجود آید. وقتی در هر برنامه چندین سوژه مطرح میشود، احتمال بروز این خطا بیشتر هم میشود.
حتی در مورد دستمزدش و مسائلی که مطرح شده هم به نظرم توضیحات علیخانی کار را خرابتر کرده است؛ چرا که اگر واقعا مبلغی که اعلام کرده دریافت کرده باشد، دستکم به نظر من، آبروی خود را ارزان فروخته است. من نمیدانم او دستمزد میلیاردی میگیرد یا نه ولی قطعا باید خیلی بیشتر از اینها بگیرد که ارزش کار داشته باشد و اینکه جلوی دوربین اصرار کند مبلغ چندانی نگرفته، یعنی اعتراف به اینکه «ماه عسل» را با مبلغی اندک ساخته و علت افت کیفی آن، نداشتن پول کافی بوده است؛ در صورتی که برنامهای که تا این حد طرفدار پروپاقرص و تبلیغ خوب و زمان مناسب پخش دارد، باید هم هزینه خوب صرفش شود و هم زمان کافی برای ساختنش در نظر بگیرند تا دچار مشکل نشود.
این مقاله در هفته نامه سلامت شماره 529 نیز منتشر شده است.