در بند سه ماده واحده قانون عدالت آموزشي (چه عنوان پرطمطراقي) مصوب 29 فروردين 1389 آمده است: «10 درصد سهميه مازاد بر ظرفيت در رشته هاي دستياري (تخصص) پزشکي به مناطق محروم و به داوطلبان بومي اختصاص مي يابد و پذيرفته شدگان مکلفند به مدت سه برابر طول مدت تحصيل صرفا در مناطق محروم خدمت کنند.» آقاي جواد هروي عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس گفته است که از حدود 150 هزار پزشک متخصص، 25 درصد به شغل هاي ديگر روي آورده اند و بسياري بيکار هستند، در حالي که در مناطق محروم، بيمارستان داريم ولي پزشک متخصص نداريم و براي رفع اين مشکل، ايشان و همکاران در تاريخ هفتم مهرماه امسال دوفوريت طرحي را تصويب کردند که کلمه 10 درصد را به 30 درصد تغيير مي داد.
تجربه دوسال کار در يکي از محروم ترين نقاط کشور به عنوان پزشک متخصص به من و بسياري از پزشکان با شرايط مشابه ثابت کرده است که مشکل جاي ديگري است اما نمي دانم چرا قانونگذاران و مجريان محترم همچنان سعي دارند در را بر همان پاشنه قبل بچرخانند. اکثريت قريب به اتفاق (به همين غلظت) پزشکان متخصص شاغل در مناطق محروم کشور، افراد غيربومي (از تهران و ساير شهرهاي بزرگ) هستند و پزشکان متخصص بومي پس از پايان دوره طرح، در اولين فرصت به شهرهاي بزرگ با امکانات رفاهي و مالي بيشتر مهاجرت مي کنند که امري کاملاطبيعي است و پزشکان که تعهد به خدمت در مناطق محروم دارند هم سعي مي کنند به هر نحوي شده، خود را از شر اين تعهد خلاص کنند و به سمت شهرهاي بزرگ بروند.
راه حل کاملامشخص است. نمي توان افراد را به ضرب و زور تعهد گرفتن (علي رغم ميل باطني و به اجبار) يا تاکيد بيش ازحد، روي احساس مسووليت براي خدمت در محل تولد و زندگي، وادار به کار در نقطه خاصي کرد. همه انسان ها به خاطر ذات انساني خويش، تمايل به زندگي در مکاني با امکانات رفاهي بيشتر، درآمد بالاتر و امکان پيشرفت سريع تر دارند. در تمام دنيا راه حل، پرداخت مشوق هاي مالي براي ترغيب پزشکان براي کار در مناطق محروم است. در ايران، قانون پرداخت ثابت به متخصصان يکي از اين مشوق ها بود که پس از دو سال اجرا (در مناطقي محدود و اندک) سال گذشته به علت کمبود بودجه متوقف شد.
مي ماند دو نکته: يکي اينکه قانون در صورت تصويب و اجرايي شدن به يک بازه زماني حداقل چهار، پنج ساله براي ورود متخصصان مشمول آن به بازار کار، نياز دارد و در اين زمان تکليف پزشکان متخصص بيکار و بيماران در مناطق محروم نيازمند به پزشک متخصص چه مي شود؟ دوم اينکه آيا در فضاي تدبير و اميد و شرايطي که کشور در بحران اقتصادي است، براي نمايندگان محترم مجلس موضوعي مهم تر از قانون تبديل عدد 10 به 30 آن هم با دوفوريت وجود نداشت درحالي که مي شد با اجراي صحيح قوانين زمين مانده قبلي، بسياري از مشکلات فعلي را حل کرد؟ اين روزها علاقه زيادي به ضرب المثل اختراع دوباره چرخ پيدا کرده ام آن هم با قيد دوفوريت.